خسته ام .... از تظاهر به ایستادگی ... از پنهان کردن زخم هایم زور که نیست دیگر نمی توانم بی دلیل بخندم ... با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چی رو به راه است اصلا دیگر نمی خواهم بخندم .... میخواهم لج کنم با خودم ... با تو... با همه دنیا ... چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی ..... خسته ام ..... از تو ..... از خودم ..... از همه زندگی ..... میخواهم بکشم کنار ! از تو ..... از خودم ..... از همه زندگی ..........
نظر یادت نره